کانون روشنا ((نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان))

امام خامنه ای(مدظله العالی):
افشاگری و شفاف سازی ابعاد مختلف و برنامه های جنگ نرم از مواردیست که جزء وظیفه تک تک افسران جوان می باشد.
در جنگ نرم شما با خاکریز پنهان دشمن مواجه هستید.
خطوط و خط کشی ها در ان کاملا پنهان و غیر آشکار می باشد،
دشمن شناسی و تشخیص خودی و غیر خودی برای جامعه مشکل می باشد.
بنابراین باید در این زمینه دست به افشاگری و شفاف سازی زد.
و خاکریز خودی و غیر خودی را کامل مشخص کرد تا چهره نفاق نیز آشکار شود.
**********************************************
راه ما سخت است ، راهنما می خواهد
مسیر ما در امتداد شب است ، ((روشنا)) می خواهد
در میدانِ جنگ و جبهه و جهادِ علم
خونهایی چون خون مصطفای شهید می خواهد...

۸ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

انا لله و انا الیه راجعون
روح ملکوتی حضرت آیت‌الله مهدوی کنی به ملکوت اعلی پیوست



آیت الله محمدرضا مهدوی کنی چهارده خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بودند، از آن زمان در بیمارستان بستری شدند و ساعتی پیش دعوت حق را لبیک گفتند.

آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی که از شاگردان برجسته مکتب فقهی، اصولی، سیاسی و عرفانی حضرت امام خمینی و اعاظمی چون آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و علامه طباطبایی بود، عمر پربرکت خویش را در راه نشر معارف قرآن و اهل البیت (ع) و متبلور ساختن آن در شجره طوبی انقلاب اسلامی صرف نمود.

این فقیه عظیم‌الشان که از اوان جوانی مبارزات سیاسی خود را در قالب نهضت فکری و سیاسی امام خمینی (ره) آغاز نموده بود اولین بار در سال 1328 ه. ش و در سن 18 سالگی دستگیر، شکنجه و تبعید شد.

گذشته از مسئولیت‌های سنگین و بیسار مهمی که از ابتدای انقلاب به امر امام امت پذیرفتند (همچون عضویت در شورای انقلاب، فرماندهی کمیته‌های مرکزی انقلاب، فقهای شورای نگهبان، وزارت کشور، نخست وزیری، نمایندگی حضرت امام در موارد مختلف و شورای بازنگری قانون اساسی، تولیت حوزه علمیه مروی تهران ونیز جامعه روحانیت مبارز، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ..) از برجسته ترین خدمات ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌توان به تاسیس و هدایت دانشگاه امام صادق (ع) به عنوان مهمترین یادگار ایشان، تربیت نیروهای مومن و متعهد برای جبهه فکری انقلاب اسلامی و رهبری جریان‌های سیاسی خط امام و رهبری اشاره نمود.

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان ضمن تسلیت فقدان این عالم ربانی به محضر مقام معظم رهبری و عموم ملت رشید ایران اسلامی به ویژه بیت مکرم و بستگان ایشان، علو درجات آن مرحوم و صبر و شکیبایی بازماندگان را از خداوند سبحان مسئلت دارد.
۰ نظر ۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۱:۴۸


۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۷

جمعی از فعالین فرهنگی دانشگاه زنجان صبح پنجشبه به مناسبت دهه ولایت با شرکت در برنامه کوه گشت(گاوازنگ) و حضور بر سرمزار شهدای گمنام با شهداو ولایت تجدید عهد و میثاق کردند.
این مراسم که به میزبانی کانون فرهنگی اجتماعی شهید باهنر(ره) نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برگزار شد با قرائت زیارت عاشورا و مداحی همراه بود و در ادامه حجت الاسلام محمدی به سخنرانی درباره ولایت پذیری پرداختند.
ختم صلوات و پخش بروشور های(( درکوه بی نشان ها)) و برگزاری پاتوق کتاب و امانت دادن کتاب هایی با محتوای دفاع مقدس و مذهبی ومهدویت و... در راستای ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی از دیگر برنامه های فرهنگی های این مراسم بود.
همچنین از حاضرین در برنامه با صرف صبحانه پذیرایی گردید.

میهمانمان نبودند آلاله ها....

که میزبانمان بودند....
پذیرایمان بودند با گرمی

و ما دست خالی به بزم میهمانیشان رفتیم و البته شرمنده...









۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۴۶

امام خامنه ای(مدظله العالی) : مؤمن هیچ کار خیرى را هم از روى خجالت و حیا ترک نمى‌کند.

به بعضیها مى‌گویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟

مى‌گویند خجالت کشیدیم!

نه؛ از روى حیا، هیچ کار نیکى را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند.

خواهند گفت خودشیرینى مى‌کند؟ بگویند. اگر حرفى حقّ است و اگر کارى خوب است، آن را به‌خاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید.


۱ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۹

فرهنگ را می‌گویم؛ همانی که آقایمان سال‌هاست دغدغه‌اش را دارند و با مناسبت و بی‌مناسبت از آن می‌گویند، همانی که از نگرانیش شب‌ها از خواب برمی‌خیزند.

بار اول نبود که می‌شنیدیم. بار‌ها گفته بود. سال هاست که می‌گوید، ولی کو گوش شنوا؟!

بار‌ها گفت از سیاست مهم‌تر است و به جای باند بازی و سیاسی بازی به آن بپردازید، ولی آقایان باز به باندبازی و سیاسی کاری و جانبداری به نا‌حق از جناح خود و زدن جناح مقابل پرداختند و خود ما دانشجویان از فعالیت سیاسی در دانشگاه مناظره گذاشتن را یاد گرفتیم و راستی و چپی را در رینگ انداختیم تا مثل کشتی کج گیران به جان هم بیفتند و ما طرف خودمان را تشویق کنیم و طرف مقابل را هو، ولی نتیجه چه؟ هیچ!

بار اول نبود که می‌شنیدیم. بار‌ها گفته بود.

سال هاست که می‌گوید ولی کو گوش شنوا؟!



بار‌ها گفت از اقتصاد هم مهم‌تر است. حتی آن زمان که گفت به غیر از اقشار ضعیف جامعه نگرانی دیگری درباره اقتصاد ندارم. گفته بود که کلید حل مشکلات، اقتصادی است و بدون در نظر گرفتن آن اقتصاد هم به مشکل بر می‌خورد، ولی مسئولان گوش ندادند. گفتند سرمایه داری راه نجات است و ما باید ژاپن اسلامی داشته باشیم! حرف گوش ندادند. اسلامی - ایرانی بودن را فراموش کردند. سنتمان را فراموش کردند. چشمشان به دست دیگران بود و نتیجه‌اش را دیدند. آن زمان هم گفته بود چه برسد به الان که اقتصاد خود معضل بزرگی است، ولی باز می‌گوید از اقتصاد هم مهم‌تر است.

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۰

اما شما ای دانشجویان! هدف شما از تعلیم و تعلم چیست؟
هدفتان در سنگر دانشگاه چیست؟
 آیا مدرک گرایی است؟
 آیا هدف، محکم کردن پایه مادیات دنیوی است؟
 آیا مقام پرستی است؟ اگر چنین است پس شما مانند موشی می مانید که سر در سوراخ خود می کند و از محیط بیرون خبر ندارد.
شما هم غرق در درس شده اید . آیا این مملکت ولایت ندارد .
 آیا جنگی در میان نیست؟
 آیا مظلومیت اسلام را در برابر کفر جهانی احساس نمی کنید؟
چرا این قدر بی تفاوت هستید؟
چرا یک لحظه فکر نمی کنید؟ آیا فکر شما این است که تا ابد الدهر زنده هستید؟
آیا به هدف و مقامی بالاتر از هدف مدرک و درس، که همان شهادت است فکر نمی کنید؟
البته من مخالف تحصیل نیستم، بلکه کنار تحصیل اوضاع و احوال مملکت اسلامی را در نظر بگیرید.
اگر کار برای اسلام نمی کنید و هدفتان هدف پوچی است، لااقل اشکال تراشی نکنید و با ولایت مخالفت نکنید باشد که مورد رحمت الهی قرار گیرید و احساس کنید که 7 سال جنگ در این کشور اسلامی وجود داشته است و جوانانی خود را فدای اسلام کرده اند تا شما آسوده باشید، و ما را بس که شما چنین احساسی می کنید.
گزیده ای از وصیت نامه شهید اکبر دهقانی خوراسگانی



رفتنــــــد تــا بمـانیـــم ، گفتنــــد تــا بدانیــم ... این قصــه را دوباره ، با چشم خود بخوانیـــم

((هفته دفاع مقدس گرامی باد))
۰ نظر ۰۳ مهر ۹۳ ، ۲۲:۴۴

خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند .
حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود
عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد.
حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا ) مداح با
اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا بود.
خلاصه تورجی را پیدا کردند
حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت:
تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون.
تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت
صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم

بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته بودند عراقی ها را تارو مار کردند

تورجی خونده بود :

در بین آن دیوار و در
زهــرا صدا می زد پدر
دنبال حیـدر می دوید
از پهلــویش خـــــون می چکید

زهرای من، زهرای من...

۰ نظر ۰۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۴۴

أین َ عمار؟

نیمه‏ هاى شب بود که نهج البلاغه می ‏خواند.                                   

 من نگاه کردم به ایشان، دیدم چهره ‏اش برافروخته شده و دارد اشک می ریزد...

زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت.

من صفحه نهج البلاغه را باز کردم، دیدم همان خطبه ‏اى است که حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله می ‏کند و میفرماید:

أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ کجاست... 


 ((خاطره ای  از شهبد علم الهدی به نقل از حاج صادق آهنگران))


                                                                                                       


۰ نظر ۰۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۳۱