کانون روشنا ((نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان))

امام خامنه ای(مدظله العالی):
افشاگری و شفاف سازی ابعاد مختلف و برنامه های جنگ نرم از مواردیست که جزء وظیفه تک تک افسران جوان می باشد.
در جنگ نرم شما با خاکریز پنهان دشمن مواجه هستید.
خطوط و خط کشی ها در ان کاملا پنهان و غیر آشکار می باشد،
دشمن شناسی و تشخیص خودی و غیر خودی برای جامعه مشکل می باشد.
بنابراین باید در این زمینه دست به افشاگری و شفاف سازی زد.
و خاکریز خودی و غیر خودی را کامل مشخص کرد تا چهره نفاق نیز آشکار شود.
**********************************************
راه ما سخت است ، راهنما می خواهد
مسیر ما در امتداد شب است ، ((روشنا)) می خواهد
در میدانِ جنگ و جبهه و جهادِ علم
خونهایی چون خون مصطفای شهید می خواهد...

۸ مطلب با موضوع «امام خامنه ای (مدظله العالی)» ثبت شده است

مراسم معارفه کانون های نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان،باحضور خانواده شهدای غواص و با اجرای خواننده انقلابی میلاد هارونی، روز دوشنبه 13 مهر ماه در سالن غدیر دانشگاه برگزار می شود.

از بخش های دیگر برنامه می توان به اجرای گروه تئاتر گروتسک،مسابقه و پخش کلیپ معرفی کانون های نهادو ... اشاره کرد.

*منتظر حضور پرمهرتان هستیم*


۰ نظر ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۹:۱۸




ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنّم سوزان دنیای مادّی ما آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم.
بعضی همان سی روز را وارد بهشت میشوند.
بعضی به برکت آن سیروز، همه سال را و بعضی همه عمر را.
بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسّف و خسران است.
حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایىِ عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسّف شود. این، ماه رمضان است.
امام خامنه ای(حفظه الله) ۱۳۷۲/۱۱/۱۷
۱ نظر ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۹
اینفوگرافی برخی از موانع «رشد تولید ملی» در بیانات امام خامنه ای (حفظه الله)


۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۹

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم.

همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند. سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد.

از دو دهه پیش به این سو -یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.

من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید.

منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.

اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟

آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟

آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟

آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد.

این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۳۹۳/۱۱/۱



۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۳

درباره کتاب
 
کتاب حاضر گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) درباره‌ی مسائل مختلف مربوط به نهضت حسینی می‌باشد که از خرداد 1368 تا تیرماه 1390 در محافل و مجالس گوناگون ایراد و در قالب 72 سخن جمع‌آوری شده است. برخی از این بیانات مانند سخن 2 و 5 صرفاً در حدّ چند عبارت و برخی همچون سخن 27 و 44 بنا بر مقتضیات زمان و اهمیّت مطلب دارای حجم بیشتری می‌باشد.
همچنین در سخن 72 دعاهایی که معظم‌له با محتوای مطالب مربوط به حماسه‌ی عاشورا در سخنرانیهای مختلف ایراد فرموده‌اند جمع‌آوری و ارائه شده است. درج مطالب در این کتاب بر اساس ترتیب زمانی صورت گرفته امّا برای یاری به خوانندگانی که به مطالعه‌ی موضوعی مطالب علاقه دارند، راهنمای مطالعه‌ی موضوعی نیز در ابتدای کتاب ارائه شده است.




علاقه‌مندان به دریافت نسخه الکترونیکی کتاب «72 سخن عاشورایی» مقام معظم رهبری اینجا کلیک کنند.
۰ نظر ۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۷


۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۷

امام خامنه ای(مدظله العالی) : مؤمن هیچ کار خیرى را هم از روى خجالت و حیا ترک نمى‌کند.

به بعضیها مى‌گویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟

مى‌گویند خجالت کشیدیم!

نه؛ از روى حیا، هیچ کار نیکى را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند.

خواهند گفت خودشیرینى مى‌کند؟ بگویند. اگر حرفى حقّ است و اگر کارى خوب است، آن را به‌خاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید.


۱ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۹

فرهنگ را می‌گویم؛ همانی که آقایمان سال‌هاست دغدغه‌اش را دارند و با مناسبت و بی‌مناسبت از آن می‌گویند، همانی که از نگرانیش شب‌ها از خواب برمی‌خیزند.

بار اول نبود که می‌شنیدیم. بار‌ها گفته بود. سال هاست که می‌گوید، ولی کو گوش شنوا؟!

بار‌ها گفت از سیاست مهم‌تر است و به جای باند بازی و سیاسی بازی به آن بپردازید، ولی آقایان باز به باندبازی و سیاسی کاری و جانبداری به نا‌حق از جناح خود و زدن جناح مقابل پرداختند و خود ما دانشجویان از فعالیت سیاسی در دانشگاه مناظره گذاشتن را یاد گرفتیم و راستی و چپی را در رینگ انداختیم تا مثل کشتی کج گیران به جان هم بیفتند و ما طرف خودمان را تشویق کنیم و طرف مقابل را هو، ولی نتیجه چه؟ هیچ!

بار اول نبود که می‌شنیدیم. بار‌ها گفته بود.

سال هاست که می‌گوید ولی کو گوش شنوا؟!



بار‌ها گفت از اقتصاد هم مهم‌تر است. حتی آن زمان که گفت به غیر از اقشار ضعیف جامعه نگرانی دیگری درباره اقتصاد ندارم. گفته بود که کلید حل مشکلات، اقتصادی است و بدون در نظر گرفتن آن اقتصاد هم به مشکل بر می‌خورد، ولی مسئولان گوش ندادند. گفتند سرمایه داری راه نجات است و ما باید ژاپن اسلامی داشته باشیم! حرف گوش ندادند. اسلامی - ایرانی بودن را فراموش کردند. سنتمان را فراموش کردند. چشمشان به دست دیگران بود و نتیجه‌اش را دیدند. آن زمان هم گفته بود چه برسد به الان که اقتصاد خود معضل بزرگی است، ولی باز می‌گوید از اقتصاد هم مهم‌تر است.

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۰