کانون روشنا ((نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان))

امام خامنه ای(مدظله العالی):
افشاگری و شفاف سازی ابعاد مختلف و برنامه های جنگ نرم از مواردیست که جزء وظیفه تک تک افسران جوان می باشد.
در جنگ نرم شما با خاکریز پنهان دشمن مواجه هستید.
خطوط و خط کشی ها در ان کاملا پنهان و غیر آشکار می باشد،
دشمن شناسی و تشخیص خودی و غیر خودی برای جامعه مشکل می باشد.
بنابراین باید در این زمینه دست به افشاگری و شفاف سازی زد.
و خاکریز خودی و غیر خودی را کامل مشخص کرد تا چهره نفاق نیز آشکار شود.
**********************************************
راه ما سخت است ، راهنما می خواهد
مسیر ما در امتداد شب است ، ((روشنا)) می خواهد
در میدانِ جنگ و جبهه و جهادِ علم
خونهایی چون خون مصطفای شهید می خواهد...

مراسم معارفه کانون های نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان،باحضور خانواده شهدای غواص و با اجرای خواننده انقلابی میلاد هارونی، روز دوشنبه 13 مهر ماه در سالن غدیر دانشگاه برگزار می شود.

از بخش های دیگر برنامه می توان به اجرای گروه تئاتر گروتسک،مسابقه و پخش کلیپ معرفی کانون های نهادو ... اشاره کرد.

*منتظر حضور پرمهرتان هستیم*


۰ نظر ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۹:۱۸




ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنّم سوزان دنیای مادّی ما آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم.
بعضی همان سی روز را وارد بهشت میشوند.
بعضی به برکت آن سیروز، همه سال را و بعضی همه عمر را.
بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسّف و خسران است.
حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایىِ عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسّف شود. این، ماه رمضان است.
امام خامنه ای(حفظه الله) ۱۳۷۲/۱۱/۱۷
۱ نظر ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۹
                   گفته بود از سفر حادثه برمی گردد
                                                                                بعد سی سال سر قول و قرار آمده است




امام خامنه ای (مدظله العالی):
مجاهدت غوّاصان دریادل عملیات کربلای چهار و پنج، هرگز از یاد تاریخ این مرز و بوم نخواهد رفت. آنها همچنانی که خدای متعال فرموده است زنده‌اند. ما باید تلاش کنیم آن ارزشها را، که آنها به خاطر آن در این میدانها وارد شدند، زنده بداریم... این شهیدان دریادل و خط شکن متعلق به همه ملت ایرانند. ۲۲ و ۸۲/۷/۲۳

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۴۱
اینفوگرافی برخی از موانع «رشد تولید ملی» در بیانات امام خامنه ای (حفظه الله)


۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۹

فیلم های پنجمین جشنواره فیلم عمار به همت کانون روشنا نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه در مسجد دانشگاه اکران می شود.

اکران این فیلم ها سه شنبه هر هفته، ساعت ۱۲:۳۰ در مسجد دانشگاه برگزار خواهد شد.

فیلم های « علمک» و « کرایه ها آماده» اولین فیلم هایی بود که روز سه شنبه مورخ ۲۵ فروردین پخش شد و با استقبال دانشجویان مواجه گردید.

انیمیشن «شف»، « سوپرهایتک»، و «دارا و ندار» در روز سه شنبه ۱ اردیبهشت و فیلم« چرا باران نمی بارد»، روز سه شنبه ۸ اردیبهشت در مسجد دانشگاه اکران شد.







۰ نظر ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۳۳

خـبـر آمـد خبـری نیـست هنـوز

                       از غـم دوری دلـدار بـسـوز...

                                                بـایـد ایـن جـمعه بیایـد، بایـد!

                                                                            مـن دگـر خسـته شـدم از شـایـد!


اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج


۰ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۵

حضرت آیت الله جوادی آملی :

امشب که لیله الرغائب است رغبت ما با رهبت ما هماهنگ باشد، هم از قهر و جلال خدا راهب باشیم، هم به مِهر و جمال خدا راغب باشیم.
رغبت یعنی میل کنیم نه آرزو، لیلةالرغائب به معنای آرزوها نیست، لیلة رغائب و رغبت‌ها و گرایش‌ها و مجذوب‌شدن‌هاست آن گرایش و آن میل و آن شوق را می‌گویند رغبت، در برابر رهبت.
بنابراین لیلةالرغائب می‌تواند رغبت‌های گوناگون و مراحل فراوانی را در پیش رو داشته باشد که ـ ان‌شاءالله ـ امشب که اوّلین جمعه ماه پربرکت رجب است همه شما ـ ان‌شاءالله ـ آن توفیق را داشته باشید هم به جنّت جسمانی برسید هم به جنّت روحانی.




پ ن : ﮔﺮ ﺳﯿﻨﻪ ﺷﻮﺩ ﺗﻨﮓ ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﺴﺖ
ﮔﺮ ﭘﺎﻯ ﺷﻮﺩ ﻟﻨﮓ ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﺴﺖ
ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﯾﻢ ﻋﺸﻖ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﻭ ﺑﺮﻭ
ﻓﺮﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﻓﺮﺳﻨﮓ ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﺴﺖ !


۰ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۱۹


۰ نظر ۰۶ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۸

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم.

همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند. سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد.

از دو دهه پیش به این سو -یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.

من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید.

منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.

اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟

آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟

آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟

آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد.

این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۳۹۳/۱۱/۱



۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۳

زینب (سلام الله علیها)،
و چه می دانی که زینب(سلام الله علیها) کیست،
زینب در کربلا و اسارت خاموش نشد،
بلکه نوری برافروخت که اسلام راستین را به همه نشان داد.

لبنان،
و چه میدانی که لبنان چیست،
لبنان با جنگ و اشغال و فتنه گم نشد،
بلکه گروهی را پرورش داد که بازوی توانمند اسلام راستین شدند.


 
شهید،
و چه میدانی شهید کیست،
آنکه زندگی راحت و همسر و فرزندانش دست و پای او را نبست،
بلکه آزادانه امنیت و افتخار و سربلندی برای مردمش آفرید،

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۱۲

جا مانده ایـــــم و شرح دل ما خجـــــــالت است
زائـــــر شدن پیـــــاده یقیـــنا سعـــــادت است
. .
ویـــزا،بلیــــط، کـــرب و بـــلا مال خـــوب هاست
سهم چو من پیامک «هستـــم به یادت» است
. .
یــــک اربعیـــن غــــــزل، بــــه امیـــــد عنایتـــــی
این بغـــض من اگر چه خودش هم عنـــایت است
. .
چیــــزی بـــــــرای عرضـــــه ندارم مــــرا ببــــخش
یعنی غـــزل ، نشانــــــه ی عـــــرض ارادت است
. .
ما هیــــــچ، ما گنـــــاه... فقـــــط جان مــــــادرت
امضا بکـــــن که عاشقـــــت اهل شهـــادت است
. .
باشـــد حسیــــن(ع) ، کــــرب و بـلا مال خوب ها
یک مهــــر تربــــت از تو برایــــــم کفایــــــت است...


اللهـــــم ارزقنــــا کربــــــــــــلا ...

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۳ ، ۱۹:۵۸

باکی نداشت از ریخته شدن خونش شهید... وقتی که فهمید که خونش آبیاری می کند ریشه اسلام را...


۰ نظر ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۷:۵۵

می‌نویسم “کانال”… هر کس یاد چیزی می افتد …گرمایی ها : یاد کولر می‌افتند، دیپلمات‌ها : یاد سوئز، سیاستمداران : یاد رسانه‌های ارتباط جمعی!

اما آنها که با تشنگی و عطش آشنایی دارند، کانال برایشان واژه درد آوریست… کانال برایشان تداعی کننده‌ی کانال “کمیل” و گردان “حنظله” است… خدا را شکر رهبرم می فهمد زبان مرا… 


۰ نظر ۰۹ آذر ۹۳ ، ۲۰:۲۶

می گفت در هر قضیـه ای گیر کردید دو رکعت نمــاز بخوانید و تقدیم کنید بـه یکی از ائمـه مطمئـن باشید کـه کارتان راه میفتد اعتقاد خاصی بـه ایـن دو رکعت نمــاز داشت♥●•٠·˙ 【شهیــد دکتر مجید شهریاری】



راستش وقتی شنیدم دوستان برنامه ای این جوری دارن ، خودم هم نمی دونستم قراره چی بگم . در هر صورت

من تشکر میکنم و واقعاً خودم را لایق این محبت دوستان نمیدونم . شاید این لطف الهی در حق ما باشه که

نقایص و بدی های ما را می پو شونه و آنچه که ما هستیم را در واقع دیگران نمی دونن و از ما تلقی بهتری دارن.

دعای کمیل جمله ای دارد که وقتی نشسته بودم به یادم آمد « کم من قبیحٍ سترته و کم من ثناءٍ جمیل لست

اهلا ً له نشرته» خدایا من چقدر بدی هایی دارم که تو انها را پوشاندی و...
۰ نظر ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۴:۰۲

شرایط ما در این دوره از تاریخ مانند دور آخر "دو امدادی" است.

همه ی مجاهدان و مظلومانی که قبل از ما بوده اند با زحمات فراوانی این دین را به دست ما رسانده اند و تا پیروزی راهی نداریم.

منطقی نیست که در دور آخر مسابقه  سستی کنیم و کل زحمات را به هدر بدهیم . دونده بیشترین انرژی خود را برای لحظه ی آخر مسابقه می گذارد.

                                                            حجت الاسلام والمسلمین پناهیان


۰ نظر ۰۴ آذر ۹۳ ، ۲۲:۴۹

نمازی که من را ... تو را ... همه را شرمنده می کند و اشکی که گریبان خیلی ها را خواهد گرفت . . .

۱ نظر ۰۴ آذر ۹۳ ، ۲۲:۰۴

درباره کتاب
 
کتاب حاضر گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) درباره‌ی مسائل مختلف مربوط به نهضت حسینی می‌باشد که از خرداد 1368 تا تیرماه 1390 در محافل و مجالس گوناگون ایراد و در قالب 72 سخن جمع‌آوری شده است. برخی از این بیانات مانند سخن 2 و 5 صرفاً در حدّ چند عبارت و برخی همچون سخن 27 و 44 بنا بر مقتضیات زمان و اهمیّت مطلب دارای حجم بیشتری می‌باشد.
همچنین در سخن 72 دعاهایی که معظم‌له با محتوای مطالب مربوط به حماسه‌ی عاشورا در سخنرانیهای مختلف ایراد فرموده‌اند جمع‌آوری و ارائه شده است. درج مطالب در این کتاب بر اساس ترتیب زمانی صورت گرفته امّا برای یاری به خوانندگانی که به مطالعه‌ی موضوعی مطالب علاقه دارند، راهنمای مطالعه‌ی موضوعی نیز در ابتدای کتاب ارائه شده است.




علاقه‌مندان به دریافت نسخه الکترونیکی کتاب «72 سخن عاشورایی» مقام معظم رهبری اینجا کلیک کنند.
۰ نظر ۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۷

زندگی در فضای مجازی، چشم آدم را به چه واقعیت‌هایی که نمی‌بندد.

یک چیزهایی هست که در گوگل نباید سرچ کرد، بلکه باید در همین خیابان‌های شهر، دنبالش بگردی.

تا بدانی هنوز «مادر شهید» هست، باید پنجشنبه‌ها دقت مضاعف کنی در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر.

رد عشق را در اینترنت نمی‌توان گرفت لیکن در کوچه‌های شهیدداده، هنوز هم خبرهایی هست.

فضای حقیقی اینجاست؛ جایی که «حقیقت» با همه وسعتش درون زنبیل یک مادر شهید جا می‌شود.

در جست‌وجوی «انسان» گاه باید دنبال یک اتوبوس راه افتاد، اتوبوسی که جز «بهشت» مقصد دیگری ندارد.

“آنچه از سرخی خون شهدا، محکم‌تر صورت دشمن را می‌نوازد، قرار پنجشنبه‌های مادران شهدا در بهشت زهراست.”

حسین قدیانی-قطعه 26


۱ نظر ۰۱ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۷
انا لله و انا الیه راجعون
روح ملکوتی حضرت آیت‌الله مهدوی کنی به ملکوت اعلی پیوست



آیت الله محمدرضا مهدوی کنی چهارده خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بودند، از آن زمان در بیمارستان بستری شدند و ساعتی پیش دعوت حق را لبیک گفتند.

آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی که از شاگردان برجسته مکتب فقهی، اصولی، سیاسی و عرفانی حضرت امام خمینی و اعاظمی چون آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و علامه طباطبایی بود، عمر پربرکت خویش را در راه نشر معارف قرآن و اهل البیت (ع) و متبلور ساختن آن در شجره طوبی انقلاب اسلامی صرف نمود.

این فقیه عظیم‌الشان که از اوان جوانی مبارزات سیاسی خود را در قالب نهضت فکری و سیاسی امام خمینی (ره) آغاز نموده بود اولین بار در سال 1328 ه. ش و در سن 18 سالگی دستگیر، شکنجه و تبعید شد.

گذشته از مسئولیت‌های سنگین و بیسار مهمی که از ابتدای انقلاب به امر امام امت پذیرفتند (همچون عضویت در شورای انقلاب، فرماندهی کمیته‌های مرکزی انقلاب، فقهای شورای نگهبان، وزارت کشور، نخست وزیری، نمایندگی حضرت امام در موارد مختلف و شورای بازنگری قانون اساسی، تولیت حوزه علمیه مروی تهران ونیز جامعه روحانیت مبارز، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ..) از برجسته ترین خدمات ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌توان به تاسیس و هدایت دانشگاه امام صادق (ع) به عنوان مهمترین یادگار ایشان، تربیت نیروهای مومن و متعهد برای جبهه فکری انقلاب اسلامی و رهبری جریان‌های سیاسی خط امام و رهبری اشاره نمود.

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه زنجان ضمن تسلیت فقدان این عالم ربانی به محضر مقام معظم رهبری و عموم ملت رشید ایران اسلامی به ویژه بیت مکرم و بستگان ایشان، علو درجات آن مرحوم و صبر و شکیبایی بازماندگان را از خداوند سبحان مسئلت دارد.
۰ نظر ۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۱:۴۸


۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۷

جمعی از فعالین فرهنگی دانشگاه زنجان صبح پنجشبه به مناسبت دهه ولایت با شرکت در برنامه کوه گشت(گاوازنگ) و حضور بر سرمزار شهدای گمنام با شهداو ولایت تجدید عهد و میثاق کردند.
این مراسم که به میزبانی کانون فرهنگی اجتماعی شهید باهنر(ره) نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برگزار شد با قرائت زیارت عاشورا و مداحی همراه بود و در ادامه حجت الاسلام محمدی به سخنرانی درباره ولایت پذیری پرداختند.
ختم صلوات و پخش بروشور های(( درکوه بی نشان ها)) و برگزاری پاتوق کتاب و امانت دادن کتاب هایی با محتوای دفاع مقدس و مذهبی ومهدویت و... در راستای ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی از دیگر برنامه های فرهنگی های این مراسم بود.
همچنین از حاضرین در برنامه با صرف صبحانه پذیرایی گردید.

میهمانمان نبودند آلاله ها....

که میزبانمان بودند....
پذیرایمان بودند با گرمی

و ما دست خالی به بزم میهمانیشان رفتیم و البته شرمنده...









۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۴۶

امام خامنه ای(مدظله العالی) : مؤمن هیچ کار خیرى را هم از روى خجالت و حیا ترک نمى‌کند.

به بعضیها مى‌گویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟

مى‌گویند خجالت کشیدیم!

نه؛ از روى حیا، هیچ کار نیکى را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند.

خواهند گفت خودشیرینى مى‌کند؟ بگویند. اگر حرفى حقّ است و اگر کارى خوب است، آن را به‌خاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید.


۱ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۹

فرهنگ را می‌گویم؛ همانی که آقایمان سال‌هاست دغدغه‌اش را دارند و با مناسبت و بی‌مناسبت از آن می‌گویند، همانی که از نگرانیش شب‌ها از خواب برمی‌خیزند.

بار اول نبود که می‌شنیدیم. بار‌ها گفته بود. سال هاست که می‌گوید، ولی کو گوش شنوا؟!

بار‌ها گفت از سیاست مهم‌تر است و به جای باند بازی و سیاسی بازی به آن بپردازید، ولی آقایان باز به باندبازی و سیاسی کاری و جانبداری به نا‌حق از جناح خود و زدن جناح مقابل پرداختند و خود ما دانشجویان از فعالیت سیاسی در دانشگاه مناظره گذاشتن را یاد گرفتیم و راستی و چپی را در رینگ انداختیم تا مثل کشتی کج گیران به جان هم بیفتند و ما طرف خودمان را تشویق کنیم و طرف مقابل را هو، ولی نتیجه چه؟ هیچ!

بار اول نبود که می‌شنیدیم. بار‌ها گفته بود.

سال هاست که می‌گوید ولی کو گوش شنوا؟!



بار‌ها گفت از اقتصاد هم مهم‌تر است. حتی آن زمان که گفت به غیر از اقشار ضعیف جامعه نگرانی دیگری درباره اقتصاد ندارم. گفته بود که کلید حل مشکلات، اقتصادی است و بدون در نظر گرفتن آن اقتصاد هم به مشکل بر می‌خورد، ولی مسئولان گوش ندادند. گفتند سرمایه داری راه نجات است و ما باید ژاپن اسلامی داشته باشیم! حرف گوش ندادند. اسلامی - ایرانی بودن را فراموش کردند. سنتمان را فراموش کردند. چشمشان به دست دیگران بود و نتیجه‌اش را دیدند. آن زمان هم گفته بود چه برسد به الان که اقتصاد خود معضل بزرگی است، ولی باز می‌گوید از اقتصاد هم مهم‌تر است.

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۰

اما شما ای دانشجویان! هدف شما از تعلیم و تعلم چیست؟
هدفتان در سنگر دانشگاه چیست؟
 آیا مدرک گرایی است؟
 آیا هدف، محکم کردن پایه مادیات دنیوی است؟
 آیا مقام پرستی است؟ اگر چنین است پس شما مانند موشی می مانید که سر در سوراخ خود می کند و از محیط بیرون خبر ندارد.
شما هم غرق در درس شده اید . آیا این مملکت ولایت ندارد .
 آیا جنگی در میان نیست؟
 آیا مظلومیت اسلام را در برابر کفر جهانی احساس نمی کنید؟
چرا این قدر بی تفاوت هستید؟
چرا یک لحظه فکر نمی کنید؟ آیا فکر شما این است که تا ابد الدهر زنده هستید؟
آیا به هدف و مقامی بالاتر از هدف مدرک و درس، که همان شهادت است فکر نمی کنید؟
البته من مخالف تحصیل نیستم، بلکه کنار تحصیل اوضاع و احوال مملکت اسلامی را در نظر بگیرید.
اگر کار برای اسلام نمی کنید و هدفتان هدف پوچی است، لااقل اشکال تراشی نکنید و با ولایت مخالفت نکنید باشد که مورد رحمت الهی قرار گیرید و احساس کنید که 7 سال جنگ در این کشور اسلامی وجود داشته است و جوانانی خود را فدای اسلام کرده اند تا شما آسوده باشید، و ما را بس که شما چنین احساسی می کنید.
گزیده ای از وصیت نامه شهید اکبر دهقانی خوراسگانی



رفتنــــــد تــا بمـانیـــم ، گفتنــــد تــا بدانیــم ... این قصــه را دوباره ، با چشم خود بخوانیـــم

((هفته دفاع مقدس گرامی باد))
۰ نظر ۰۳ مهر ۹۳ ، ۲۲:۴۴

خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند .
حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود
عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد.
حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا ) مداح با
اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا بود.
خلاصه تورجی را پیدا کردند
حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت:
تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون.
تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت
صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم

بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته بودند عراقی ها را تارو مار کردند

تورجی خونده بود :

در بین آن دیوار و در
زهــرا صدا می زد پدر
دنبال حیـدر می دوید
از پهلــویش خـــــون می چکید

زهرای من، زهرای من...

۰ نظر ۰۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۴۴

أین َ عمار؟

نیمه‏ هاى شب بود که نهج البلاغه می ‏خواند.                                   

 من نگاه کردم به ایشان، دیدم چهره ‏اش برافروخته شده و دارد اشک می ریزد...

زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت.

من صفحه نهج البلاغه را باز کردم، دیدم همان خطبه ‏اى است که حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله می ‏کند و میفرماید:

أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ کجاست... 


 ((خاطره ای  از شهبد علم الهدی به نقل از حاج صادق آهنگران))


                                                                                                       


۰ نظر ۰۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۳۱

مثل هر روز خسته از دانشگاه بر می گشتم و توی پیاده روی شلوغی که سوسوی چراغ های تبلیغاتی مغازه هاش چشم عابر ها رو خیره می کرد با صلابت و سر بلند بدون توجه به افرادی که از کنارم رد می شدند به سمت خونه می رفتم که یکدفعه پیاده روی شلوغ در نقطه ای کچل شد و حس ششمم بهم گفت یکی داره نگاهت می کنه.

چشام رو چرخوندم و نگاهم گره خورد به نگاه دختر خانمی که حسابی بزک کرده بود و حجاب مناسبی نداشت و روسریش رو شل کرده بود و دنبال نگاهی می گشت که نگاهش کنه.


نمیدونم چی شد یاد حدیث پیامبر(ص) افتادم که فرمودند: «اگر کسی برسد به ناموس مردمی که در کوچه رد می شود به حرمت حرف خداچشمش را زمین بگذارد، خداوند به آنچه در کره ی زمین خلق کرده است،به ملائک می گوید برایش ثواب بنویسند» افتادم و چشمام رو ازش برداشتم و خیره کردم به سنگ فرش پیاده رو. به چند قدمی دختر بدحجاب که رسیدم و دوباره چشمام رو بالا گرفتم و  چشمام رو به نقطه ای دور خیره کردم ولی با گوشه چشمام حواسم بهش بود که متوجه شدم تند تند داره موهاش رو میده عقب و روسریش رو سفت می کنه...

فهمیدم ناخواسته با حفظ نگاهم باعث شده بودم اون دختر بد حجاب متوجه اشتباهش بشه و حجابش رو درست کنه. امر به معروف حتماً نباید زبانی باشه بلکه با اعمال و رفتارمون هم میتونیم امر به معروف کنیم...

منبع: معبرسایبری فندرسک

۰ نظر ۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۵۸

بسم الله الرحمن الرحیم
فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَاللَّهُ أَرْکَسَهُم بِمَا کَسَبُوا أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا

چرا درباره منافقین دو دسته شده‌اید؟! (بعضی جنگ با آنها را ممنوع، و بعضی مجاز می‌دانید.) در حالی که خداوند بخاطر اعمالشان، (افکار) آنها را کاملاً وارونه کرده است! آیا شما می‌خواهید کسانی را که خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه کرده، هدایت کنید؟! در حالی که هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت. (نساء 88)

  آری تاریخ تکرار می شود: « کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا». اما این بار مردان و زنان قبیله ی سلمان پاک ، با  بصیرت و خروش انقلابی علیه احفاد خبیث بنی امیه ، بار دیگر اقیانوس عظیم انقلاب اسلامی را از لوث حضور منافقین و اشباح دهه ی چهارم تصفیه خواهند نمود و به تاریخ اجازه ی تکرار تنهایی علی و به مسلخ رفتن حسین (علیهما سلام) را نخواهند داد.

 هر چند که مقام معظم رهبری با صبر علوی خود بارها و بارها تصریحاً و تلویحاً برادران سابق خود[سران فتنه] را به   بازگشت به آغوش باز نظام اسلامی تشویق نموده اند ولی ظاهراً اینان خود به طرد شدن مُصرّند ولذا باید بدانند که  گرچه با حرمت شکنی های بی سابقه ی خود در شب و روز عاشورای حسینی قلب آحاد امت مسلمان را جریحه   دارکردند اما بی شک با این جسارت های احمقانه آخرین تیرها را به سوی تابوت مخملی خود نشانه رفتند (الحمد   ... الذی جعل اعداءنا من الحمقاء)

در طی روز های اخیر شاهد برگزاری مراسم هایی در دانشگاه هستیم که فضا را برای حضور و سخنرانی افرادی فراهم کرده که این افراد با زنده کردن چهره خود در دانشگاه ها و با ابزار قرار دادن دانشجویان جهت نیل به اهداف سیاسی خود و با طرح مباحثی در مخالفت با اصل ولایت فقیه، رفع حصر سران فتنه  و زیر سئوال بردن نظام اسلامی قصد محک زدن جامعه و دانشگاه را دارند. درحالی که طبق بیانات مقام معظم رهبری:«جوان موتور محرک تحولات اجتماعی وتحولات سیاسی یک جامعه است.بخصوص جوان دانشجو.اما این غیر از این است که دانشگاه راجولانگاه گرایشهای سیاسی بکنیم که بعضیشان مخالف بااصل نظامند و یا مخالف با جهت گیریهای نظامند.»

اعضای کانون های دانشجویی این نوع برنامه ها و  پریشان‌گویی‌های بدون سند را نشان از ناامید شدن این جماعت  از گرفتن امتیازات غیرمشروع و غیرقانونی دانسته و ضمن محکومیت شدید این  سخنرانی ها در دانشگاه اعلام می دارد این برنامه ها از سوی افرادی که به ظاهر خود را دلسوز انقلاب و مردم میدانند جز ایجاد خسارت برای نظام اسلامی، هنجارشکنی در جامعه و چینش افکار پلید فتنه انگیز چیز دیگری ندارد و سکوت در مقابل این اظهارات ظلم به امام راحل، خون شهیدان و دستاوردهای نظام است.

ما دانشجویان ولایی و انقلابی  با ایمان به این که با تمام آنچه که نظام را مخدوش کند باید مقابله کرد، خواستار برخورد با حضور  چنین اشخاص معلوم الحال به دانشگاه و برگزاری چنین جلساتی می باشیم.

 

«کانون قران وعترت» «کانون نماز» «کانون فرهنگی هنری شهیدباهنر» «کانون بصیرت » «کانون انتظار» «کانون تسنیم »

۰ نظر ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۲۳

سلام آقا جان!

امیدوارم حالتان خوب باشد.

آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد.

اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید،خوبم؛دوستانم خیلی شلوغش میکنند.

یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند…

هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…

من نگران مسائل خطرناک تر هستم…

من میترسم از ایمان چیزی نماند.

آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند.

من خواستم جلوی بلا را بگیرم.

اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام.

بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!!مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد!

ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید.

شاید هم اصلا نمی رسید…

یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!

من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟

آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.

آقاجان!بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند.

مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟

مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟

یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟

یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟

رهبرم!جان من و هزاران چون من فدای غربتت.

بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.

آقا جان!من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.

بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی


۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۲۲

تعریفش را از برادرم که همرزم او بود زیاد شنیده بودم، یک‌بار یکی از نوارهایش را گوش دادم؛ حالت عجیبی داشت...

از آنچه فکر می‌کردم زیباتر بود؛

نوایی ملکوتی داشت؛

بعد از آن همیشه در حجره به همراه دیگر طلبه‌ها نوارهایش را گوش می‌کردیم.

بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند، دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی خیلی از افراد را عوض کرد.

شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.

ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجره‌ها و طلبه‌هایشان سر می‌زدند.

سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشه‌ای از اتاق نشستند، بعد گفتند :

اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید.

صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.

استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟

گفتم : محمد رضا تورجی زاده.

استاد پس از کمی مکث فرمودند :

ایشان (در عشق خدا) سوخته است.

گفتم : ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) هم بوده.

استاد ادامه داد:

ایشان قبل از شهادت سوخته بوده...


                                                                                                                ((به نقل از شهید سید محمد حسین نواب))




پ.ن:پنجم ام اردیبهشت سالروز پر کشیدن و آسمانی شدن سرباز و محب واقعی حضرت زهرا(س) شهید محمدرضا تورجی زاده گرامی باد

۱ نظر ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۳۰